کتیبه‌های فارسی در مسیر راه ابریشم، از ماچین تا زنگبار

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی با بیان اینکه پروژۀ میدانی «بررسی کتیبه‌های فارسی در جهان»، طی چند سال اخیر در کشورهای چین، هند، تاجیکستان، روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، تانزانیا و کنیا انجام گرفته، تصریح کرد: «مسیر حضور کتیبه‌های فارسی، منطبق بر مسیر زمینی و مسیر دریایی راه ابریشم است.»
 

به‌گزارش مرمت گران میراث ماندگار وابسته به شرکت عمران و مسکن سازان فارس به‌نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، رضوانفر عضو هیات علمی پژوهشگاه در نشست تخصصی سومین کنفرانس بین المللی باستان شناسی و حفاظت در امتداد راه ابریشم به ارایه بخشی از مقاله « کتیبه های فارسی در مسیر راه ابریشم، از ماچین تا زنگبار پرداخت.»

 اوگفت: «آثار تاریخی نوشته دار مانند سکه، مهر، نسخه خـطی، سنـد، اشیای مختلف، سنگ قبر و کتیبۀ بناهای تاریخی از مهم ترین و معتبرترین منابع پژوهشی در مورد تاریخ و فرهنگ هر منطقه به شمار می آیند؛ در این میان کتیبۀ بنایی مهمترین سند برای تاریخ معماری و تعیین هویت یک بنا در شکل گیری یک تمدن محسوب می شودو باید گفت به همین دلیل جزو اولین عناصری است که ممکن است توسط فاتحان و یا مخالفان حذف و نابود شود».

قدسی‌ترین هنر اسلامی

او افزود: «بدون شک، قدسی‌ترین هنر اسلامی، خوشنویسی و کتیبه‌نگاری است،نقشی که شمایل نگاری، نقاشی و مجسمه‌سازی برای عینیت بخشیدن به کلام الهی در معماری مسیحی ایفا می‌کنند، کتیبه و خوشنویسی نیز در معماری اسلامی ایفا می کند.»

رضوانفر تصریح کرد : «به دلیل کراهت و منع برخی هنرهای تصویری در برهه ای از تاریخ دوران اسلامی، خوشنویسی این نقش را برعهده می گیرد و عطف به آن، زمینۀ پیدایش و تنوع خطوط و هنرهای تزئینی پس از اسلام فراهم می شود

به گفته او، فتوحات اسلامی و ساخت بناهای مختلف مانند مسجد، خانقاه، مقبره، تکایا و مدارس دینی با معماری اسلامی یکی دیگر از دلایل رونق کتیبه در این دوران است.

این پژوهشگر افزود : «در این میان، حضور هنر ایرانی و زبان فارسی نیز در کتیبه های ابنیۀ بسیاری از کشورها بویژه سه قاره بزرگ آسیا، آفریقا و اروپا، از جمله زیبایی های برجای مانده در معماری این مناطق، بوده و نشانگر خدمات فرهنگی - هنری جامعۀ ایرانی در اقصی نقاط جهان است.»

بررسی کتیبه های فارسی در جهان

رضوانفر اظهار کرد : «پروژۀ میدانی «بررسی کتیبه های فارسی در جهان»، طی چند سال اخیر در کشورهای چین، هند، تاجیکستان، روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، تانزانیا و کنیا انجام پذیرفته است.»

به گفته این عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، این کتیبه ها خط سیر حضور و تاثیر فرهنگ ایرانی و فارسی را از شرقی ترین قسمت آسیا یعنی بنادر شرقی چین (ماچین) تا کشورهای تانزانیا و کنیا در آفریقا و کشورهای حوزۀ بالکان در قلب اروپا نشان می دهد.

او تصریح کرد : «مسیر حضور کتیبه های فارسی، منطبق بر مسیر زمینی و مسیر دریایی راه ابریشم است.»

او گفت : «ایران و چین حدودا هزار سال بلافصل همسایه یکدیگر بوده اند و جدای از تاثیرات جادۀ ابریشم، اعزام 300 هزار ایرانی در عهد مغول برای اداره امور دیوانی و تجاری چین، زمینه ای برای حضور عناصر مشترک در فرهنگ هر دو کشور بوده است.»

تعلل پژوهشگران ایرانی

او تصریح کرد : «متاسفانه محققان ایرانی کمتر از محققان چینی و اروپایی درباره تاثیر فرهنگ ایران در چین پژوهش کرده اند و یکی از دلایل علاقه پژوهشگرانِ چینی به مطالعۀ فرهنگ ایران، نقش ایران در حضور و گسترش چهار دین بزرگ مانویت، مسیحیت نستوری، زرتشت و بودیسم (از مسیر بلخ) در سرزمین چین بوده است».

به گفته رضوانفر ، از هر یک از این ادیان، آثار و اشیائی کتیبه دار در سرزمین بزرگ چین و به تبع آن در سرزمین های مسیر راه ابریشم، برجای مانده است که بسیاری از آن ها در مهمترین مـوزه های جهان جلوه می-کنند.

او اظهار کرد: «از سویی دیگر، حرکت شیرازی های ایران در قرن 10 میلادی به شرق آفریقا، زمینه ساز ایجاد خط کشتیرانی از آفریقا به بنادر جنوبی ایران و از آنجا به بنادر شرقی چین و تجارت دریایی راه ابریشم توسط شیرازی ها شد

این پژوهشگر افزود : «از شیرازی های مقیم افریقا، نزدیک به 150 بنا در تانزانیا و کنیا باقی مانده است و همچنین اشیاء زیادی در موزه های این دو کشور آفریقایی وجود دارد که دارای کتیبه-های فارسی و چینی است.»

او گفت : «در این مقاله، برخی از این بناها و اشیاء کتیبه دار در مسیر زمینی و دریایی راه ابریشم از ماچین تا زنگبار معرفی شده است».

یادگار‌نوشته‌های کاروانسرای سفیدآب

یادگار‌نوشته‌های کاروانسرای سفیدآب،سندی بر بازشناسی مسیر تجاری تاریخی جنوب به شمال ایران نوشته مشترک محمد مشهدی نوش‌آبادی استادیار دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجه، دانشگاه کاشان و حمیدرضا جیحانی، استادیار دانشکدۀ معماری و هنر، دانشگاه کاشان  عنوان مقاله دیگری بود که توسط حمیدرضا جیحانی ارایه شد.

او با ارایه گوشه ای از این مقاله گفت : «کاشان از دیرباز شهری متصل به راه‌های تجاری بوده و از دوره صفوی به عنوان شهری در شاهراه جنوب به شمال اهمیت دو چندان پیدا کرده است  به این سبب کاروانسراهای پرشماری در منطقۀ کاشان قابل مشاهده است.»

او با بیان اینکه کارواسرای سفیدآب واقع در شمال شرق دریاچۀ نمک، حدود چهل کیلومتر از مرنجاب فاصله دارد افزود: این بنا با سنگ و آجر ساخته شده و قسمت‌های داخلی آن نیز با گچ اندود شده و باریکه‌ای از نقش نیز حاشیۀ گچکاری‌ها را تزئین کرده است

این پژوهشگر با اشاره به اینکه بر روی دیواره‌های گچی اتاق‌های شاه‌نشین این بنا ده‌ها یادگارنوشته از دوران قاجار به چشم می‌خورد تصریح کرد :  «زیباترین و مهمترین متن یافته شده در کاروانسرا به ماجرای اعزام مأمور توسط سهام‌السطنه عامری برای تعقیب سارقان اموال زوار کربلا ارتباط دارد.»

به گفته او،  قدیمی‌ترین تاریخ شناسایی شده مربوط به سال‌های 1232 و 1238 هجری قمری  است و تا حدود 1301 و 1310 هجری قمری یادگارنوشته‌هایی قابل مشاهده است و طبعاً تاریخ‌های پس از آن بیشتر مربوط به شکاربانان یا مأمورین دولتی و یا گردشگران است

او گفت : «یکی از مهمترین نکاتی که از این یادگار‌نوشته‌ها استخراج می‌شود اصلیت مسافرانی است که در مسیر خود از این کاروانسرا عبور کرده‌انداز این میان، برخی قابل خوانش است و برخی از آن ها پسوند مکان دارند؛ حال یا به محل سکونت خود اشاره کرده و یا پسوند مکان در نام آنهااست.»

این پژوهشگر اظهار کرد : «از میان شهرهایی که در یادگارنوشته‌ها به هر طریق نامی از آنها برده شده، دو شهر کاشان و اردستان در نزدیکی کاروانسرای سفیدآب قرار دارند و مسافرانشان بیشتر قصد سفر به مشهد را داشته‌اند.»

او گفت : «از میان افراد، کسانی که از شهرهای دوردست‌تر به این کاروان‌سرا آمده‌اند، اشاره‌ای به مشهد امام رضا نکرده‌اند، لذا باید مقصد دیگری داشته باشند و توجه به محل زندگی دیگر مسافران که اهالی انارک، فسا، شیراز، لار و جهرم هستند نشان می‌دهد که برای رفتن به سفر زیارتی مشهد باید مسیر دیگری را انتخاب می‌کردند، زیرا از مناطق جنوبی‌تر مسیرهای بهتر و نزدیکتری برای این هدف وجود دارد.»

او گفت : «این کاروانیان بیشتر برای رسیدن به شاهراه تجاری شرق و غرب در این مکان مقیم شده‌اندو اینکه  فاصلۀ میان محل زندگی این مسافران و کاروانسرای سفیدآب و اینکه اکثر مسافران از محدودۀ مشخصی در جنوب هستند، ما را به یک نتیجه رهنمون می‌کند و آن اینکه افراد یادشده تُجاری هستند که کالاهایی را از منطقۀ خلیج فارس و مناطق اطراف آن در جنوب ایران به مناطق شمالی و در مسیر شاهراه شرق به غرب که به جادۀ ابریشم شهرت یافته است حمل می‌کردند و در آنجا به دادوستد و مبادله می‌پرداختند و احیاناً کالاهایی را نیز به سوی جنوب می‌بردند.»

او در پایان تصریح کرد : «این موضوع آشکارکنندۀ آخرین دوره‌های حیاتِ بخشی از راه تاریخی شمال به جنوب ایران است که وسیلۀ مبادلۀ کالا میان محدوده‌های شمالی و نواحی جنوبی را فراهم می‌کرده است».

 

 



تعداد بازدید: 95